گريــــه ام ميگيرد وقتــــى ميبينم كســى كه همه ى دنيـــاى من بود منت ديگرى را ميــــكِشـــــد
وقتي چشماتو ميديدم ته دلم ميلرزيد
از بس كه بد كردي دل شب و روزا ميگرييد
شب و روزا حال من گريه بود و ميلرزيد
وقتي كه باتو بودم دنيا برام بهشت بود
بهشت من توبودي وقتي برام ميخندي
آخ كه چه حال نازي وقتي دلت باهام بود
هرنفس از نفسهام اسم تو روي لبهام
همش ميگفت عزيزم نري تنهام بذاري
نري منو بذاري تنها ميان غمهام
بدون اسير چشمات شده دل اسيرم
ميان دست قلبم فقط تويي نفسهام
نگاه و حرف عشقت كرده هنوز اسيرم
منو از خودم ربودي دلو كي زد؟تو بودي
تا به خودم رسيدم ديدم به تو رسيدم
حالا ميان غمها تنها شدم نبودي
نگو همش يه خوابه نگو ميري تمومه
اگه بري چيكارست دلم ميان غمها
نگو همش يه بازيست كار دلم تمومه
بدون كنار اسمت اسم يه هادي كندم
تا تو پيشم بيايي كنار دل ميمونم
ميمونم تا بيايي بگو كه دل نكندم
نرسه روزي عزيزم ببيني ازم جدايي
ببيني واست عزيزم تومنوديگه نداري
نكنه دنيا تموم شه بمونه فقط جدايي
نویسنده : ناصر دریایی تاریخ : یک شنبه 23 بهمن 1390(بازدید ),
نظرات شما عزیزان: