شمع گل بروانه

تنهـــــــــــــــــا تريــن تنهـــــــــــــــــا!

گريــــه ام ميگيرد وقتــــى ميبينم كســى كه همه ى دنيـــاى من بود منت ديگرى را ميــــكِشـــــد

 

http://tehrankids.com/uploads/posts/2012-02/1329654565_181.jpg

 

 

سالها قصه ي شمع و پروانه را بارها گوش ميدادم

اما هيچ وقت نميدانستم چرا پروانه با اينكه

ميداند شمع در فكر سوزاندن بال هاي اوست

باز هم ديوانه وار به دورش ميچرخد يا چرا شمع با

اينكه عشق پروانه را ميبيند باز هم به فكر سوزاندن بال هاي پروانه است؟؟؟



دروغ نميگويم هنوز هم نميدانم ولي حس پروانه را درك ميكنم

آخر خودم پروانه اي شدم و تو

هر لحظه شعله كشيدي تا مرا بسوزاني

مني را كه عمري در آتش عشقت سوختم ولي دم نزدم

مني را كه ازآب شدنت گريستم

وبا نفس هايم شعله هاي پر شراره ات را فوت كردم تا اب شدنت

را نبينم اما تو پنداشتي من از ترس سوختن بال هايم تو را خاموش كردم

پس دوباره خود را براي سوزاندن من شعله ور ساختي!!!



من در فكر آب شدن تو بودم و اشك ميريختم

كه اگر اينگونه خودت را براي سوزاندن من شعله

ور كني طولي نميكشد كه خود را براي ويران كردن من نابود سازي

ولي تو اشك هاي مرا به خاطر ترس از سوختن ميدانستی

تو هيچ وقت مرا نفهميدي بيا بال هاي من در اختيار تو بال هايم

را بسوزان من بدون بال باز هم با عشقت زندگي ميكنم

ولي شمع من روشني شبهاي خاموشم

مواظب خودت باش كه آب نشوي

بدون بال ميتوان زيست ولي بدون تو نه !..........



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 4 اسفند 1390برچسب:,ساعت 5:38 PM توسط نگین|


آخرين مطالب
» باز
» از تنها بودنم
» بلا
» دلم میخواد
» عکس های زیبا
» خسته ام!
» چرا دیره!
» خاطره ها
» A
» گاهی
» خواب
» تو را من دوست میدارم...
» تولد
» به کجا!
» اوکجاست
» A
» برای تو مینویسم که میدانی