ذر اتش نگاه تو

تنهـــــــــــــــــا تريــن تنهـــــــــــــــــا!

گريــــه ام ميگيرد وقتــــى ميبينم كســى كه همه ى دنيـــاى من بود منت ديگرى را ميــــكِشـــــد

 

 

 

 

در آتش نگاه تو تبخیر می شوم
بارانیم، ز شوق تو، تکثیر می شوم

 

 

 

حرفی، گلایه ای، غزلی، لب فرو مبند
در دامن کلام تو تعبیر می شوم

 

 

 

گفتی اجاق حوصله ام سرد می شود
وقتی من به پای تو زنجیر می شوم

 

 

 

آخر تمام بودن من با تو بودن است
بی تو از وجود خودم سیر می شوم

 

 

 

از ابرهای خسته، باران امید نیست
در بارش نگاه تو تطهیر می شوم

 

 

 

شاید هنوز قافله ای در پی من است
تا در کجای عشق زمین گیر می شوم

 

 

گفتم غزل به شام تو گویم عجیب نیست
گر با خطوط شعر خودم پیر می شوم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:,ساعت 12:40 AM توسط نگین|


آخرين مطالب
» باز
» از تنها بودنم
» بلا
» دلم میخواد
» عکس های زیبا
» خسته ام!
» چرا دیره!
» خاطره ها
» A
» گاهی
» خواب
» تو را من دوست میدارم...
» تولد
» به کجا!
» اوکجاست
» A
» برای تو مینویسم که میدانی